پاره پاره!!!!!!!!÷

آخه این چه وعضیه؟؟؟

پیراهن پاره مد شد شلوار پاره مد شد

کلاه سوراخ مد شد شال پاره مد شد

 پس چرا این جوراب پاره مد نمیشه!!

پس تا کی باید منتظر بمونم؟؟؟

نویسنده : danial | جمعه 24 شهريور 1391 - 17:43 |

عکس های من!!!!!!!

بچه ها فک نکنین عقده ای هستم نه و یا خیلی مغرورو نه بابا اینا همش الکین.

ادامه مطلب

ادامه مطلب


برچسب‌ها: من عقده ای نیستم,

نویسنده : danial | جمعه 24 شهريور 1391 - 14:27 |

هدفون!!!!!!!

یه شب بالاخره مچ هدفونمو

 وقتی داره خودشو گره میزنه میگیرم.


ببین کی گفتما !!!

نویسنده : danial | چهار شنبه 22 شهريور 1391 - 23:26 |

مورچه بالدار!!!!!!!

هر چی فک میکنم این مورچه بالدار چیزی نمیتونه باشه

 جز حاصل رابطه نامشروع بین پشه و مورچه.


واقعا خجالت آوره

نویسنده : danial | چهار شنبه 22 شهريور 1391 - 23:25 |

مسجد!!!!!!!!!!!!

زنگ زدم به پسر عموم دیدم
مداحی گذاشته اهنگ پیشوازش
بعد که جواب داده بهش گفتم این چه اهنگ پیشوازییه؟
میگه از قرض الحسنه مسجد محله درخواست وام کردم
قرار شده جوابشو تلفنی بدن
میخوام اگه جوابشون منفی بود اخرین تیرمم زده باشم !!!

نویسنده : danial | چهار شنبه 22 شهريور 1391 - 23:24 |

mobile

قبلنا که موبایل نبود

 چجوری بعد از خاموش کردن

 چراغا رختخواب رو پیدا می کردن ؟؟ :))

نویسنده : danial | چهار شنبه 22 شهريور 1391 - 23:23 |

گرانی!!!!

به علت گرانی,بانک مرکزی به مناسبت روز مرد کارت های آفرین,صد آفرین,هزار و سیصد آفرین همسر خوب و نازنین چاپ کرد.

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 15:49 |

زندگی کن!!!!!

استادی درشروع کلاس درس ، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند.بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است ؟

 

شاگردان جواب دادند  50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم ........


استاد گفت : من هم بدون وزن کردن ، نمی دانم دقیقا" وزنش چقدراست . اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟


شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد .


استاد پرسید :خوب ، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی می افتد ؟


یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.


حق با توست . حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه ؟


شاگرد دیگری جسارتا" گفت : دست تان بی حس می شود . عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند . و مطمئنا" کارتان به بیمارستان خواهد کشید .......


و همه شاگردان خندیدند .

استاد گفت : خیلی خوب است . ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است ؟


شاگردان جواب دادند : نه


پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود ؟ درعوض من چه باید بکنم ؟


شاگردان گیج شدند . یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.


استاد گفت : دقیقا" مشکلات زندگی هم مثل همین است .

 

اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد . اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید ، به درد خواهند آمد . اگر بیشتر از آن نگه شان دارید ، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.


فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است . اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب ، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند .


هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ، برآیید!

پس همین الان لیوان هاتون رو زمین بذارید..........

زندگی کن....

 

زندگی همینه...

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 15:36 |

ای جان!!!

1.jpg

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 15:32 |

:( :( :(

وای بچه ها یکی از فامیلامون مرده که سنی هم نداشت فقط 42 سالش بود

سپید جان خدا بیامورزت

مجبورم قانون وبلاگو بشکنم(باید گریه کنم)

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 15:27 |

سیاسی به طعم طنز!!!!!

در این دوره یه پادشاهی بوده به اسم آقا (آغا) محمد خان قاجار که همه میدونیم چه مرگش بوده! آره دیگه خلاصه به خاطر این بلای خانمان سوزی که این جناب بش دچار شده بودند(و ایشالله خدا نصیب هیچ مردی نکنه)  یه کمی زیاد عقده ای شده بودند و به همین دلیل نمی تونستند ببینن که یه مردی برای اینکه زن دلخواهش رو به دست بیاره عملیات مخ زنی انجام بده و هر کسی که این کارو می کرد چشماش رو در می آورد تا عبرت بقیه شه!و کلاً اون عملیات قدغن و غیر قانونی بوده. به همین دلیل در اون زمان به دلیل این محدودیت فوق العاده روش مخ زنی زیاد پیشرفتی نکرد و به دلیل زیر زمینی بودن! اطلاعات دقیقی از چگونگی انجام آن در دست نیست.البته بر اساس یک نوشته تاریخی تأیید نشده در این دوران برای مخ زنی بی بی صغرا و ننه سکینه پس از شناسایی دختر مورد نظر(یا همون طعمه) به حمام می رفتند (در روزی که طعمه هم به حمام می رفت ) و بدن وی را در حمام دید می زدند و در صورت تأیید این عزیزان و زدن مهر استاندارد و ایزو 9002 ادامه عملیات در خانه پدر دختر و تحت عنوان خواستگاری انجام میشد و نه پسر دختر رو می دید و نه دختر!(به نظر من که خیلی باحال بوده.فکرشو بکنید یه روز مامانتون بیاد بتون بگه عرشیا جان عزیزم امروز ساعت 5 برو کافی شاپ هویج  دوست دخترت اونجا منتظرته!)

 هدف از مخ زنی: داشتن پسر جهت ادامه شغل پدر!

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 5:47 |

سیاسی به طعم طنز!!!!!

دوره هخامنشی

در این عصر زن و مرد زبون همدیگه رو می فهمیدند ولی هنوز ساعت مچی اختراع نشده بود که  بشه با گفتن جمله عزیزم ساعت چنده مخ یه دختر خانوم رو بزنی! و اصولاً زن های این دوره دو دسته بودند یکی زن های اشراف زاده و درباری بودند که کافی بود یه تیکه ناقابل بشون بندازی تا حسابت با کرام الکاتبین و شخص داریوش و کورش کبیر باشه و دسته دیگه زن های رعیت بودند که تنها کاری که بلد بودند آشپزی و آوردن آب از چاه بود!برای همین در این دوران برای اینکه یک زن خوب رو برای خودت برداری باید اول کلی زحمت می کشیدی و روش های شمشیر زنی و ... رو یاد می گرفتی.بعد میرفتی توی جنگ شرکت می کردی.بعد اگه احیاناً زنده می موندی میتونستی یکی از زن های دشمن رو واسه خودت به غنیمت ببری!پس می بینیم که باز هم علی رغم اینکه انسان بسیار پیشرفت کرده بود(نسبت به عصر حجر) اما بازم مخ زنی یکی از کار های شاق بود!اما برای زدن مخ زنان درباری باید ویژگی های زیر رو مد نظر قرار میدادند:

 *حداقل یکی از اجداد پدری و مادری باید یه ربطی به دربار داشته باشه تا مثلاً خون پادشاهان در رگ اون مرد جاری باشه(به اصطلاح امروزی آقازاده باشه!!!)

 *داشتن شمشیر از جنس طلا و سپر از جنس نقره و نیزه از جنس برنج 

 *داشتن ریش بلند 

 هدف از مخ زنی: بر اساس کتیبه های به جا مانده از تخت جمشید هدف از مخ زنی داشتن نوکران و کنیزان زیاد و خوردن شراب بوده!

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 5:46 |

سیاسی به طعم طنز!!!!!

دوره انقلاب تا چند سال پیش: در این دوره روش های مخ زنی تغییری کرد اساسی و به نام خواستگاری تغییر نام داد.یک آقا پسر گل باقالی با یک دسته گل و شیرنی همراه مادر و پدر به خانه دختر مورد نظر رفته و بعد از انجام کار های اداری لازم! از قبیل تعیین مهریه و شیر بها و .... دختر و پسر به صورت رسمی دوست دختر و دوست پسر می شدند که بهش زن و شوهر می گفتند!لازم به ذکر است که در انتهای این دوره نقش تکنولوژی در مخ زنی نمایان شد و سوال حیاتی و سرنوشت ساز عزیزم ساعت چنده توسط یکی از پیشگامان عرصه مخ و مخ زنی جناب آقای الف .ی اختراع گشت.و اما ویژگی های لازم برای مخ زدن دختر خانوم ها:

 * سر به زیر بودن آقا پسر(که واقعاً خیلی شرط سختی بوده)

*داشتن سابقه زندان(حداقل 6 ماه) در رژیم شاه

*داشتن سیبیل جهت نمایش مردانگی

 هدف از مخ زنی:تشکیل خانواده و داشتن ارتش 20 میلیونی!

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 5:45 |

سیاسی به طعم طنز!!!!!

در این دوره مردم یه کمی زیاد سیاسی فکر می کردند و اصولاً زیاد توجهی به دختر و مخ و این حرفا نداشتند و به غیر از شهرام شب پره و ابی و فردین بقیه مردا تو فکر براندازی نظام بودند! برای همین حکومت هم برای این که بیاد کار مردا رو آسون تر کنه و باعث بشه اونا دیگه به سیاست فکر نکنن یه مکان های تفریحی –بی فرهنگی! رو درست کرد به اسم کاباره که مردا می رفتن توش و یه کار های بدی رو انجام می دادن که من الان عرق شرم بر پیشانیم نشسته و نمی تونم بگم!خلاصه در این دوران هم به دلیل سهولت بیش از حد دسترسی به داف! عملیات مخ زنی چندان پیشرفتی نداشت . اما خوب بر اساس نسخه های به جا مانده از فیلم های فارسی آن دوران چند تا کار سخت برای مخ زدن باید انجام میشده که عبارت بودند از:

 *فقیر بودن  و بی خانمان بودن پسر!(جهت زدن مخ دختران مرفه و بی درد این امر بسیار لازم بوده است)

 *داشتن زور زیاد و توانایی دریبل زدن چند نفر به طور همزمان....نه چیز ببخشید منظورم توانایی کتک زدن چند نفر به طور همزمان بود(امان از دست این عادل فردوسی پور!)

 *شباهت ظاهری به محمد علی فردین و بهروز وثوق

 *کشیدن سختی های بسیار در دوران کوردکی.

 *داشتن شلوار دمپا گشاد و کت چهار خانه و ریش مدل داریوشی

 *توانایی خواندن آهنگ سلطان قلب ها به صدای بلند!

 *داشتن ویژگی مردانه در حد دعوت شدن به تیم ملی!(به طور مثال اون دوران یکی از نشانه های مردانگی بوی عرق و بوی نئشه آور! توالت بعد از خروج مردان بود! در حالیکه امروز این دو تا بو نشانه آبرو ریزی و بی کلاسیه)

 هدف از مخ زنی:رسیدن به پول و پله ی پدر پولدار دختر  و داشتن زندگی راحت و مرفه!

نویسنده : danial | یک شنبه 12 شهريور 1391 - 5:44 |

افسوس!!!!!!!

دوستم بعد از قرنی برام اسم ام اس زده :

برهنه درخلوت خود ایستاده ای كه ناگهان مرا در آینه بــــوق به دست میبینی كه به سوی تو روانه ام...


به سرعت خم میشوی برای بالا كشیدن شلوارت اما افسوس که ...

"اجسام از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیكترند"

ینی چی بهش بگم الان ؟

نویسنده : danial | سه شنبه 7 شهريور 1391 - 12:47 |

هواپیما!!!!!!!

هواپیمایی با 140 مسافر در حال پرواز بود. ناگهان صدایی از بلندگو گفت: من کاپیتان هستم، متاسفانه بال سمت راست هواپیما آتش گرفته و شما می تونید از پنجره ببینید، ولی نگران نباشید... و متاسفانه همین الان بال سمت چپ هم آتش گرفت. همه نگاه کردند دیدند بال سمت چپ هم داره می سوزه.
مدتی بعد خلبان دوباره گفت: سکان هواپیما هم آتش گرفته، شما نمی تونید ببینید ولی ما داریم تلاشمون رو می کنیم. اگر شما به زیر پاتون نگاه کنید حفره هایی رو می بینید...
همه نگاه کردند دیدند کف هواپیما سوراخ سوراخ شده.
خلبان ادامه داد: و از داخل این حفره ها قایق نجاتی رو داخل اقیانوس می تونید ببینید. من از داخل این قایق دارم با شما صحبت می کنم

نویسنده : danial | یک شنبه 5 شهريور 1391 - 22:52 |

خونه خالی!!!!!!!!!!!!!:

استفاده از خونه خالی رو به نحو احسنت دارم اجرا میکنم

کولر رو گذاشتم دور آخر دارم منجمد میشم با پتو نشستم

صدا آهنگم هم تا 10 تا خونه اونورتر داره میره

خوشالم که کسی نیست غر بزنه

نویسنده : danial | یک شنبه 5 شهريور 1391 - 22:47 |

به این میگن راننده!!!!

تو ماشین نشستم دارم میرم سمت اصفهان!! راننده یه سی دی گلچین از حبیب و هایده و داریوش تا آرش و لینکین پارک و مایکل گذاشته ... !!

حبیب شروع کرد به خوندن ... سرعت 70 کیلومتر !!!

رفت رو آرش ... سرعت 125 کیلومتر!!!

هایده خدا بیامرز شروع شد ... سرعت45 کیلومتر!!!

لینکین پارک که شروع شد یهو یه بکس و باد کرد ، نزدیک بود برم تو شیشه!!! سرعت 140 کیلومتر

داریوش که شروع شد ... دیدم راننده ماشین رو کنار جاده

نگه داشت!! یه سیگار روشن کرد شروع کرد کشیدن و رفت تو فکر.! بهش گفتم

اقا اتفاقی افتاده؟ گفت : صدا رو داری جون داداش!! داریوش حیف شد به خدا..!

منم نمیدونستم چی بگم!!

اهنگ تمام شد!!

الان مایکل داره پخش میشه !!

سرعت 240 کیلومتر... پلیس نامحسوس دنبالمونه!!! هلکوپتر هم از بالا گردو خاک میکنه!!

دوستم تماس گرفته میگه : شبکه 3 دارن پخش زندهنشونمون میدن!!

خدا خودش به خیر بگذرونه!!

فقط امیدوارم اهنگ بعدی مدرن تاکینگ نباشه!!

نویسنده : danial | یک شنبه 5 شهريور 1391 - 22:46 |

جنتی!!!!!!!!!!!!!!!!@

شاید این جمعه بمیرد شاید.

احمد جنتی

نویسنده : danial | یک شنبه 5 شهريور 1391 - 22:44 |

وای بچه ها!!!!!!!!!

سلام خوبین؟خدارو شکر

وای بچه ها یه خواهش از همتون دارم,دوستای من یه آهنگ خوندن که با کمترین امکانات ولی بسیار زیبا هستش

خواهشم اینه که دانلودش کنین چون منم توش دست داشتم

و اگر این سایتو دوست دارین این آهنگ رو پخش کنین تویه تمام سایت ها

مرسی خیلی دوستون دارم.

اینم لینکش روی دانلود کلیک کن.

 


نویسنده : danial | چهار شنبه 1 شهريور 1391 - 17:1 |

دکتر شریعتی!!!!!!

من نمیام آمپول بازی.درس دارم
.
.
.
.
(هشت سالگی دکتر شریعتی)

نویسنده : danial | چهار شنبه 1 شهريور 1391 - 15:2 |